روژیناروژینا، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 14 روز سن داره

روژینا نفس مامان و بابا

پایان کلاسهای مادر و کودک 2 تا 3 سالگی

سلام عشق کوچولوی من شکر خدا امسال هم تونستم و فرصت کردم تو رو تو کلاسای مادر و کودک ثبت نام کنم. کل تابستون و اوایل پاییز تو این کلاسا شرکت کردی و طوری بهش علاقمند شدی که واسه رفتن به کلاس روزشماری میکردی عاشق مربیت خاله هاجر هستی طوری که وقتی میبینیش گل از گلت میشکفه و تند تند بهش سلام میکنی هرچی بگه به حرفاش گوش میکنی و هر تکلیفی سر کلاس بهتون میده سعی میکنی زودتر از بچه های دیگه آمادش کنی و با دست خودت ببری و به خاله هاجر نشون بدی خاله هاجر هم بوست میکنه و قربون صدقت میره و بلند میگه:   واااای بچه ها ببینین روژینا چی درست کرده!!! الهی که مامان فدات بشه که هم کلی ذوق میکنی و هم احساس غرور!  وای که م...
15 آذر 1394
1988 12 10 ادامه مطلب

تابستونی که گذشت....

سلام عشق مامان ، نفس مامان تو این پست می خوام تند و تند جبران مافات کنم و هر چی از خاطرات تابستون رو که نتونستم برات ثبت کنم تا جایی که به یاد دارم مرور کنم. اولین چیزی که به یاد دارم مسافرت یک روزه ما به رامسره. صبح زود به اتفاق دوستای خوب و صمیمیمون خاله راحله و عمو مهدی راهی شدیم. توی راه به لنگرود رسیدیم و تو تالابش چن تایی عکس گرفتیم .واقعا دیدنی بود پر از گلای نیلوفر مردابی زیبا بعدشم حدود ساعت 11 رسیدیم مجتمع تفریحی تله کابین رامسر و ....   اینم از ادا اطوارای دخملی ما بام رامسر آبنمای فوق العاده زیبا ...
9 آذر 1394

وبلاگمون 2 ساله شد

سلام بعد از یک تاخیر طولانی یه سلام گرم و آتیشی به همه دوستای وبلاگی که دلمون واسشون یه ذره شده اول از همه وبلاگ کوچولوی ما تولدت 2 سالگیت مبارک به جز این چن وقت که واقعا فرصت نکردم اینجا سر بزنم تمام طول این دو سال این دفترچه خاطرات انگیزه ثبت روزشمار زندگی فرشته کوچولوم برای من بود امیدوارم بعد از این هم تک تک پستاش  پر باشه از خاطرات شیرین و دلچسب بزودی با کلی خاطره جا مونده از ماه های گذشته بر میگردیم ...
8 آذر 1394
1